ما ملت ِ جذاب !!!

داشتم فکر میکردم به سابقه ی اروتیکی ما ملت . منظورم اینه که ما همیشه اینجوری بودیم یا تازگیها دوزمون رفته بالا . 

کلیدواژه های محبوب ایرانیا برای گشتن تو موتورهای جستجو ، خبرهای گاه و بیگاه آنچه معلم ها و ناظمها و مربی ها و ... با بچه ها میکنن و نهایتا همچین آبی هم از آبی تکان نمیخوره ، افاضات خانوم جلسه ای ها ، میزگردهای تلویزیونی حتی ، تبلیغات روم به دیوار تو شبکه های مجاز خرید و فروش اینترنتی داخل کشور ، کانالهای تلگرام و اکانتهای اینستاگرام و کلی ..گرامهای دیگه که مفهوم کلیشون اینه چه جوری بیشتر دلبری کنیم یا کلا چه جوری بیشتر ... 

بگذریم که دلبری مفهوم خیلی قشنگ تری تو ادبیات بخت برگشته ی ما داشت . مثلا حضرت مولانا از (بجز تو در همه عالم ، دگر دلبر نمی بینم به جز تو در همه گیتی ، دگر جانان نمی دانم) هر منظوری که داشته باشه زنی با لباس خواب ِ فلان مدلی نبوده قاعدتا . حافظ هم همچنین ، بقیه هم ایضا . 

شاید هم این اواخر جای "دل" عوض شده و ما خبر نداریم . چون با لباس خواب خیلی نمیشه " دل" را برد و آورد و دزدید و ... یعنی "دل" ی که شب موقع خواب بره ، صبح نشده برگشته بیخ ریش صاحبش . 

 

ما ملت جذابی هستیم . بسیار مشتاق اروتیسم . از هرنوعش . چه با رنگ و لعاب مذهبی و چه بدون اون .

چند ثانیه فیلم صحنه دار چنان نقل محافل میشه که انگار همه راهبه یا کاردینال اعظمیم و حتی از نظر فیزیولوژیکی هم نمیدونیم یه زن و مرد با هم در خلوت کدام کار دیگر رو میکنن . 

عکس لب پروتزی یه ماتیک قرمز زده لااقل ده درصد لایکهاش با "جووووون " شروع میشه و یا به "جوووووون" ختم میشه . 

دوستی داشتم که بیشتر دوران بارداریش رو اونقدر قوز کرده راه رفت تو شرکت که تا چند وقت بعدشم کمردرد داشت . چرا ؟ چون زن و شوهر همکار بودن و " تو که نمیدونی چه جوری نیگامون میکنن صبحا که باهم میایم . چه برسه بدونن حامله م " . بیراه هم نمیگفت . احتمالا همکاران ذکور کلی فانتزیهای اتاق خوابی برای خودشون متصور میشدن هربار که اینارو میدیدن .

.

ولی هرجوری فکر میکنم این اواخر دیگه خیلی داریم شورشو درمیاریم .

 

روز جهانی لباسشویی...