اقدام انقلابی

ساخت وبلاگ
حساسیت دیوونه م کرده بود این چند هفته ی گذشته . رفتم آزمایشم دادم . مقدار نرمال ( فکر کنم هیستامین بود ) تو بدن یه آدم نرمال 0.35 باید باشه برا من کلا از 150 شروع میشه ! 

150 نسبت به علفی جات 

400 نسبت به گرد و خاک منزل 

600 نسبت به حیوونات خانگی ( اینو حتما دروغ گفته آزمایشم . سالهای سال تو خونه مون گربه داشتیم ، هیچیم هم نبود)

800 و خورده ای نسبت به زغال سنگ ( اینو اضافه درخواست کرده بودم بررسی بشه چون با ماشین آلات معدن ورمیرفتم تو این شرکت که از زیر زمین و تو معدن میان تو کارگاه ) 

.

.

در نتیجه در یک اقدام انقلابی - شایدم احمقانه - استعفا دادم . 

البته سه هفته باید سرکار برم که یکیش رفته و مونده دو تا. دنبال کار دفتری ام یا لااقل چیزی که به زغال سنگ ربطی نداشته باشه - علیرغم اینکه معدن برام جالب بود - 

استعفا دادم چون مطمئن بودم تا وقتی که سر کار میرم نمیشینم دنبال کار دیگه بگردم . به طرز شدیدی ... گشادتر از این حرفام . 

احتمالا یه کار قراردادی برام جور بشه . امروز قراره بهم زنگ بزنن ببینیم نهایی میشه یا نه . حقوقش یه کم کمتره ، کارش خیی راحت تره ، ده دقیقه رانندگی کمتر میخواد ، ساعتش شناوره . البته هنوز نمیدونم قراردادش چند ماهه ست . تا ببینیم چی پیش میاد . 

دیروز برای یه کار طراحی دیگه اپلای کردم تو " پرت" .  پرت از ما تقریبا 4000 کیلومتر اونورتره . یعنی با ماشین یه سره بری 40-45 ساعت تو راهی . شبارو بخوای بخوابی یه سه روزی طول میکشه برسی. بچه داشته باشی و بچه ت خسته بشه و هر دو سه ساعت یه بار بزنی کنار استراحت کنه ، احتمالا یه سفر یه هفته ای میشه !!!

چند تا کار دیگه هم تو ملبورن و بریزبین هست که برام جالبن . تو این یکی دوروزه باید براش درخواست بدم . 

کارجدید اگه جور بشه ، برام مثل یه زنگ تفریح خواهد بود . تا ببینیم چی پیش میاد . 

.

شنبه رفتیم یکی از مرکز خریدایی که ماهها بود نرفته بودم . چقدرم عوض شده بود . شعبه های جدید بعضی فروشگاهاا باز شده بود ، به مناسبت شروع بهار یک عالمه جینگولک بازی داشت توش ، و البته حراج چند تا فروشگاهی که دوستشون دارم . فرفروک از صبح ساعت شش بیدار شده بود اینه که ناهارشو خورد و چشاش بسته شد منم جای خوابشو مرتب کردم و باباشم نشوندم پیششو رفتم . برای بابای بچه یه شلوار و دو تا شلوارک خریدم و کلی چرخیدم تو مغازه که سه تا تیشرت خوشرنگ براشون ست کنم کلا با تخفیف شد سی دلار ، برا خودم هم چند تا تاپ و تیشرت و پیرهن تابستونی و .... خریدارو که نشون آقا دادم خوشش اومد و یه سرم خودش رفت خرید !

خلاصه که شنبه و یکشنبه مون جای همه خالی به خرید گذشت . 

 

روز جهانی لباسشویی...
ما را در سایت روز جهانی لباسشویی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maral-memories بازدید : 121 تاريخ : پنجشنبه 10 آبان 1397 ساعت: 20:16