یه میز باریک بلند که سبد سیب زمینی پاز رو بذارم بالاش و جاکفشی رو بذارم زیرش .
ازین فکرای موذی هم هست که هی سیخونک میزنه و یه پرچم هم گرفته جلوی چشمم داره اینور اونور میره .
میدونم که همین امروز از سرکار میرم یه میز میخرم و بابای بچه هم کلی غر میزنه که خونه رو کردی پر از تیر و تخته و .... ولی مجبورم بخرم وگرنه جای خالیش ( جایی که تصمیم گرفته م بذارمش ) عذابم خواهد داد و این عذاب از چند ساعت غر شنیدن بدتره .
روز جهانی لباسشویی...
برچسب : نویسنده : maral-memories بازدید : 148