ملبورن ....

ساخت وبلاگ
ساعت هشت صبح ، تو فرودگاه ملبورن کیک و قهوه میخورم منتظرم شرکتا کرکره هاشونو بدن پایین پاشم برم ببینم بالاخره تکلیفمون چیه . 

از پارسال دسامبر تصمیم گرفتم دنبال کار بگردم . درواقع فقط تصمیم گرفتم . یکی دو تا اپلای کردم و بعد بیخیال شدم . البته بازار کارم خیلی گرم نبود . تصمیم بعدیم این بود تا هجده ماهگی فرفروک صبر کنم بعد برم دنبال کار . هجده ماهش شد و از یه روز در هفته ، مهد کودک رو شروع کرد و با همت مضاعف رسید به دو روز در هفته . 

از جولای دیگه به جد افتادم دنبال کار ، علی الخصوص کاری که تو یه شهر دیگه باشه . نیوکاسل داشت بهم فشار میاورد .... ک ماهی خبری نبود و بعد روند مصاحبه پشت مصاحبه شروع شد . 

الان اومدم ملبورن بلکه یکیشون به نتیجه برسه و جمع کنیم بیایم ، بلاتکلیفی رفتن و موندن خسته م کرده . امروز مصاحبه ی دوم تو یه شرکت و اول تو یه شرکت دیگه دارم ، یه کار تو بریزببن هست که دوبار مصاحبه تلفنی داشته م و هنوز تصمیم نگرفته ن . یه کار تو سیدنی هست که قراره تا آخر هفته جواب بدن، یه کار تو گاسفورد هست که دیروز اپلای کردم ، یه ساعت بعدم زنگ زدن برا مصاحبه ی مرحله ی اول . یه کار تو کانبرا بود که همچنان تو مراحل سیکیوریتی به سر میبره . یه کار دیگه م امروز دیدم تو نیوکاسل باز شده که بهم میخوره . 

از نظر آب و هوا ، نیو کاسل از همه شون بهتره ، ملبورن از همه سردتره، بریزبین از همه گرمتره ....

از نظر هزینه سیدنی از همه گرونتره ، ملبورن از همه ارزونتره....

از نظر تعریف کاری ، بریزبینی یه از همه جالب تره، ملبورن اولیه از همه سخت تره، 

حالا مونده ببینم حقوقشون چقدره ، بلکه بتونم تصمیم بگیرم . 

روز جهانی لباسشویی...
ما را در سایت روز جهانی لباسشویی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maral-memories بازدید : 122 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 23:27