یه قطعه زمین شراکتی داشتم با چند تا از همکارای سابق. چند وقتیه تصمیم گرفته ن بفروشنش. منم که اومدنی (روز آخر و تو هاگیر واگیر تهران گردی) یه وکالتنامه ی - ظاهرا- تام الاختیار دادم به خواهرم برای رفع و رجوع کارهای بانکی و مالی و ملکی و .... پریروز فهمیده ن که تو وکالتنامه ی کذایی "فروش اموال غیر منقول" به صراحت قید نشده.
اینه که فردا اگه خدا بخواد راه میفتیم شبو خونه ی دوستامون میمونیم دوشنبه - امیدواریم- همه چی رو تو سفارت راست و ریست کنیم و برگردیم . چون علی باید سه شنبه اینجا باشه .
انشالله توفیق اجباری خواهد شد که ما پدر و مادر گشاددددد نزدیک به تولد دوسالگی فرفروک بتونیم براش شناسنامه و پاسپورت ایرانی بگیریم .
روز جهانی لباسشویی...برچسب : نویسنده : maral-memories بازدید : 125