شاخ غول

ساخت وبلاگ
بالاخره یکی از شاخهای غول رو شکستم و برا فرفروک عکس سه در چهار گرفتم . با کمی مکافات . عکاسی که رفتم به معنای واقعی کلمه عتیقه بود ، کلکسیونی از انواع دوربینها و دستگاههای پخش و حلقه های فیلم قدیمی از 40-50 سال پیش تا امروز . شبیه موزه بود یه جورایی . دو قدم جلوتر از من یه زوج مسن وارد شدن و وقتی پیرمرد عکاس رو دیدم فهمیدم یه نیمساعتی معطلم . دو تا پیرمرد و یه پیرزن معمولا نوید ساعتها صحبت از قدیم قدیم ها رو میدن . 

این یکی دو هفته ی گذشته سریال نوار زرد رو دیدم . خوشم اومد . عاشق آقا پلیسه هم شدم . انقدر که بابای بچه ترجیح داد به جای سریال با اینستاگرام و فیس بوکش ور بره یا فوتبال ببینه . من از ریش مرتب خیلی خوشم میاد . تو جوونام میپسندم . اولای سریال بعد کلی تعریف و تمجید از آقا پلیسه تا برگشتم سمت آقا، فرمودن : "من ریش نمیذارم ، بهم نمیاد ، من صورتم سبزه س ریش به اونایی که پوستشون سفیده میاد ، تازه من پوستم حساسه ، ریش بذارم میخاره " . انصافا فکر نمیکردم اندیشه های اون لحظه م اینقدر تو صورتم واضح دیده بشه که نگفته بفهمه چی میخوام بگم !

شوخی به کنار به نظرم سریال قشنگی اومد . بعد از مدتها یه سریال پلیسی بود که دستیار کارآگاه خنگ نبود ، خود کارآگاه علم غیب نداشت ، ماجرا ها بی در و پیکر نبودن . بعد اون سریال یادآوری که امیر آقای  آدم بده بود و خوب هم بازی کرده بود ، پلیس شدن هم بهش میومد!!

این چند روزه هم دیوار به دیوار رو از یوتیوب دیدم . اولین دختر لوسی که خیلی لوسه ولی خوشم ازش میاد نقشیه که آزاده صمدی بازی کرده . شاید چون از خود هنرپیشه ش خوشم میاد . شبیه عروسکای فدیمیه ، لب و دهن یه ذره ،چشا درشت و تیره ....

روز جهانی لباسشویی...
ما را در سایت روز جهانی لباسشویی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maral-memories بازدید : 151 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 23:27