دست خدا در آستین دنده سه

ساخت وبلاگ
دیروز یه مهد کودک دیگه پیدا کردم که برم سر بزنم . مهد فرفروک رو مجبور به عوض کردن شدم و ده بیست تا مهد دیگه دیدم ، یا جا نداشتن، یا من خوشم نیومد، یا نه جا داشتن نه من خوشم اومد!! موند یه مهد کوچولو که باوجود حیاط کوچیکش و اینکه باید ناهارشو از خونه میبردم براش، بهترین آپشن موجود بود . روزی که قرار بود برم برا ثبت نام دو تا دیگه جای خالی دادن که یکیش به دلم ننشست چون تو منطقه صنعتی بود و باید از یه اتوبان مانند رد میشدم ، آخریش دیروز بود که تا خونه یه ربع رانندگی داشت . 

چون بابای بچه راهش دوره ، ماشین بزرگه دست اونه و ماشین کوچیکه دست من ، چند وقتی بود ماشین کوچیکه دنده یک و دوش خوب جا نمیرفت و ما با وجود حدس خرابی صفحه کلاچ که میزدیم، اصلا وقت تعمیرگاه بردن نداشتیم .دیروز ، رفتنی ماشین نازنین باهام راه اومد و هرچند به سختی ، ولی ، بالاخره ، دنده جا رفت . برگشتنی وسطای راه بودم که کلا تعطیل شد !!! اصلا دنده دو و یک نرفت و موند روی سه ، که موند. 

اسمشو شانس نمیشه گذاشت چون گیربکس با شانس کار نمیکنه، اسمشو فقط لطف خدا میزارم که راهمو باز کرد . من و فرفروک حدود ۴-۵ کیلومتر تو چند تا از شلوغ ترین خیابونا (البته شلوغ به سبک اینجا، نه ایران) با دنده سه اومدیم، سربالایی، سرازیری، پیچیدن تو فرعی ، تو اصلی ، میدون، فلکه، چراغ قرمزایی که براما هی هی سبز شدن و راههایی که بطرز بیسابقه ای هیچ ماشینی جلومون در نیومد و ما فقط با نیش ترمز -و همچنان دنده سه- پیچیدیم، دور زدیم و رد شدیم . اون چند دقیقه قد چند روز گذشت ، اولای مسیر میگفتم یا خدا ، کمک کن از این خیابون شلوغ رد شم بتونم لااقل بزنم کنار، بعد میگفتم یا خدا ، کمک کن این سربالایی ترمز لازم نشم، آخر سرم یا خدا، یه جوری تا نزدیکای خونه ما رو بکشون. دم خدا گرم تا سرکوچه اومد!! اگه تابلوی ایست سر کوچه رو استپ نمیکردم تا دم درم میاوردتمون ، ولی چون بابای بچه یه بار تو همون نقطه گیر پلیس افتاده و بخاطر عدم ایست کامل سیصد دلار جریمه شده ، رضایت دادم همونجا زدم کنار و نگه داشتم .

البته بیمه ی جاده هم داره، یعنی زنگ میزنیم میاد میبرنش تا تعمیرگاهی که بگیم، ولی اینکه بمونی وسط جاده، شماره تاکسی پیدا کنی، زنگ بزنی، منتظرش بشی ، بعد با عجله و بدو بدو ترتیب انتقال ماشین مریضتو بدی که تو محله ی غریبه نمونه تنها، و در همه احوال یه بچه هم زیر بغلت باشه سخته خوب . 

درهرحال تا اینجا به خیر گذشت....

روز جهانی لباسشویی...
ما را در سایت روز جهانی لباسشویی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maral-memories بازدید : 136 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 9:54