یکی دیگه رو گرفتن که سابقه ی عملی کار تو معدنم داشت .
در هر حال ما هرچند آقامون داره دلداریمون میده و هی هی انرژی مثبت دَر میکنه ، ولی یه کم کوچولو خورده تو ذوقم! عادت ندارم جایی برم و نتیجه نگیرم .
در هر حال از امشب ایشالله شروع میکنم به دوباره دنبال کار گشتن ، تا ببینیم چی پیش میاد .
عوضش کلی کارهای اداری رو ردیف کردیم این یکی دو روزه. پرونده مالیاتی رو فرستادیم برای ارزیابی که جواب اونو بفرستیم اون یکی اداره ، ما به التفاوت کمک هزینه ی فرفروک رو از حلقومشون بکشیم بیرون . بیمه ی بیکاری هم- که اصلا نمیدونستم میتونم بگیرمش!- از فردا برقرار میشه که هیچ ، گفتن تا وقتی سر کار نمیرم مقداری از اجاره خونه رو هم دولت پرداخت خواهد کرد . اینم نمیدونستم!!! علاوه بر همه ی اینها چون سرکار نمیرم هر دوره ای مرتبط با کارم بگذرونم ۹۰٪ ش رو دولت پرداخت میکنه . و من دوروزه دنبال دوره تخصصی میگردم که لازمم نباشه بخاطرش دوساعت برونم تا سیدنی (از رانندگی تو سیدنی متنفرم ، حتی بیشتر از خورش بامیه و فسنجونی که توش شکرریخته باشن
روز جهانی لباسشویی...برچسب : نویسنده : maral-memories بازدید : 129